به نام خدا


 *ظریف بخوانید اما درشت تکرار کنید* .
راست میگوید که میدان با میز فرق دارد، او اساساً حاصل یک تَکرار بی جاست، نه یک‌اقدام بجا
آقای دیپلمات
شما یادتان نمی آید،
 *مرد میدان ما* آن روز که در زیر آفتاب سوزان جنوب پوست می انداخت تو در حال درست کردن اتوی کت و شلوارت در نیویورک بودی و در حال نوشتن پیش نویس ۵۹۸ و جام زهر
تو سنگین تر از خودکار را بلند نکرده ای تا داغی قنداقه آفتاب خورده کلاش را زیر آفتاب داغ خوزستان در دستت حس کنی و مجبور نبوده ای آب آفتاب خورده بخوری و روی خاک دراز بکشی و خون رفقایت را که روی صورتت پاشیده پاک کنی و تکه های بدنشان را درون گونی جمع کنی و برای والدینشان ببری.
آن روز که مرد میدان ما اشرار تنیده در کالبد خسته سیستان را ازاله میکرد هم تو در سعد آباد با همین مستر ریش قشنگ در حال مالیدن پاچه اروپایی ها برای امضای ننگین سعد آباد بودید
 *شما قفل های زیادی زده اید* 
از تاسیسات هسته ای تا دهان منتقدان.

ادامه مطلب

واکنش زینب سلیمانی به صوت جنجالی ظریف

ظهوری پر سر و صدا در سایه ضعف‌های امنیتی!

آیا صدای خدا را میشنوید؟

آفتاب ,ای ,حال ,کنی ,میدان ,آباد ,در حال ,کنی و ,زیر آفتاب ,روز که ,سعد آباد
مشخصات
آخرین جستجو ها